بررسی مصاحبه ها و اظهارنظرهای ترامپ در دو ماه گذشته نشان می دهد که او به دنبال چه توافقی با ایران است؟
رسول سلیمی: دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، از زمان بازگشت به کاخ سفید، ایران را در صدر اولویتهای سیاست خارجی خود قرار داده است. اظهارات او درباره ایران، که از تهدید به اقدام نظامی تا پیشنهاد مذاکره و توافق متغیر بوده، نشاندهنده رویکردی چندوجهی است که ترکیبی از فشار حداکثری، دیپلماسی تهاجمی، و معاملهگری تجاری را در بر میگیرد. این اظهارات، که از آغاز سال ۱۴۰۳ تا کنون در سخنرانیها، مصاحبهها، و پستهای شبکههای اجتماعی او منعکس شده، زمینهساز مذاکرات غیرمستقیمی شده که قرار است در عمان برگزار شود.
در همین راستا ترامپ از همان روزهای نخست بازگشت به قدرت، لحنی دوگانه درباره ایران اتخاذ کرد. او در ۱۴ دی ۱۴۰۳، در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود پس از تحلیف، اعلام کرد: «ایران در صدر فهرست اولویتهای من است. یا با آنها صحبت میکنیم و تعامل میکنیم، یا اتفاق بدی برایشان میافتد، خیلی بد.» این اظهارات، که بازتاب گستردهای در رسانهها داشت، نشاندهنده عزم او برای حل سریع مسئله ایران بود، چه از طریق دیپلماسی و چه از طریق فشار نظامی. چند روز بعد، در ۵ بهمن ۱۴۰۳، او با امضای فرمانی فشار حداکثری بر ایران را بازگرداند و در مصاحبهای با فاکس نیوز گفت: «من این استراتژی را در دولت اولم اجرا کردم و آنها پول از دست دادند و نتوانستند از سازمانهای تروریستی حمایت کنند.» این حرکت نیز که با استقبال متحدان منطقهای آمریکا مانند اسرائیل همراه شد، پیام واضحی به تهران ارسال کرد: یا مذاکره کنید، یا با تحریمهای فلجکننده و تهدید نظامی مواجه شوید.
با این حال، لحن ترامپ تنها به تهدید محدود نشد. او در ۱۶ بهمن ۱۴۰۳ در شبکه Truth Social نوشت: «من میخواهم ایران کشوری بزرگ و موفق باشد، اما کشوری که نتواند سلاح هستهای داشته باشد. پس از توافق، جشنی بزرگ در خاورمیانه برگزار میکنیم.» این اظهارات، که با خوشبینی غیرمعمولی همراه بود، نشان داد که او به دنبال یک دستاورد دیپلماتیک بزرگ است، دستاوردی که بتواند آن را به عنوان برتری خود بر دولتهای قبلی آمریکا به نمایش بگذارد. این تناقض ظاهری – تهدید و تشویق – از همان ابتدا الگوی اصلی رویکرد او به ایران را شکل داد.
تشدید تهدیدات: از تحریم تا بمباران
ترامپ در هفتههای بعد، لحن خود را تندتر کرد. در ۴ اسفند ۱۴۰۳، در مصاحبهای با انبیسی هشدار داد: «اگر ایران درباره برنامه هستهای خود به توافق نرسد، بمباران خواهد شد، بمبارانی که مانند آن را هرگز ندیدهاند.» این تهدید، که با واکنش تند مقامات ایرانی همراه شد، نشاندهنده تمایل او به استفاده از اهرم نظامی برای وادار کردن ایران به مذاکره بود. او در همان مصاحبه، به اعمال تعرفههای ثانویه بر خریداران نفت ایران اشاره کرد و گفت: «تصمیم من به این بستگی دارد که آیا آنها توافق میکنند یا نه.» این اظهارات، که با اعزام ناوهای جنگی به خلیج فارس و بمبافکنهای B-۲ به دیهگو گارسیا همراه شد، فشار نظامی و اقتصادی را به اوج رساند.
این در حالی است که در ۱۷ اسفند ۱۴۰۳، پس از تحویل نامهای از طریق انور قرقاش به کشورمان اعلام کرد: «ما در مراحل نهایی برخورد با ایران هستیم. اگر در دولت اولم بودم، ظرف یک ماه توافق میکردم.» این ادعا، که با تردید تحلیلگران مواجه شد، نشاندهنده عجله او برای به نتیجه رساندن مذاکرات بود. او همچنین در این روز به اسرائیل اطمینان داد که «آمریکا هرگز اجازه نخواهد داد ایران به سلاح هستهای دست یابد»، اظهاراتی که با دیدار او با بنیامین نتانیاهو در کاخ سفید تکمیل شد و طی آن گفت: «ما درباره تجارت و آن موضوع واضح [برنامه هستهای ایران] صحبت کردیم»
چرخش به سوی دیپلماسی: پیشنهاد مذاکره
با وجود تهدیدات، ترامپ از اواخر اسفند ۱۴۰۳ به تدریج به سمت دیپلماسی متمایل شد. در ۸ فروردین ۱۴۰۴، پس از دریافت پاسخ ایران از طریق عمان، او در جمع خبرنگاران گفت: «ما مذاکرات مستقیمی با ایران آغاز کردهایم و روز شنبه [۱۹ فروردین] یک نشست بزرگ داریم. ببینیم چه میشود.» این اظهارات، که با تکذیب ایران مبنی بر مستقیم بودن مذاکرات همراه شد، نشاندهنده تلاش او برای نمایش یک پیروزی دیپلماتیک بود. در همین راستا عباس عراقچی، وزیر خارجه کشورمان، در همان روز در شبکه X نوشت: «مذاکرات غیرمستقیم در عمان برگزار خواهد شد. این هم فرصت است و هم آزمون.» این تناقض در روایتها، پیچیدگی مذاکرات پیشرو را برجسته کرد.
ترامپ در ادامه بار دیگر تأکید کرد: «ایران اگر مذاکرات را نپذیرد، در خطر بزرگی خواهد بود.» او همچنین به مدل لیبی اشاره کرد و گفت: «اگر این کار به روش لیبی انجام شود، خوب است»، اشارهای به خلع سلاح کامل هستهای لیبی در سال ۱۳۸۲ که برای ایران خط قرمز محسوب میشود. این اظهارات نشان داد که او به دنبال توافقی است که نه تنها برنامه هستهای ایران را محدود کند، بلکه به عنوان یک دستاورد سیاسی بزرگ برای او ثبت شود.
اظهارات ترامپ چه معنایی دارد؟ الگویی از فشار و معاملهگری
اظهارات ترامپ از دی ۱۴۰۳ تا فروردین ۱۴۰۴ الگویی مشخص را نشان میدهد: او ابتدا با فشار حداکثری – چه از طریق تحریمها و چه تهدید نظامی – سعی کرد ایران را به میز مذاکره بکشاند. سپس با پیشنهادهایی مانند رفع تحریمها و جشن منطقهای، تلاش کرد چهرهای مثبت از خود نشان دهد. این رویکرد، که ریشه در کتاب «هنر معامله» او دارد، ترکیبی از تهدید، تشویق و نمایش اقتدار است. واشنگتن پست این را «دیپلماسی تهاجمی» خواند که هدفش وادار کردن طرف مقابل به تسلیم بدون درگیری مستقیم است.
با این حال، این الگو با چالشهایی مواجه است. ایران بارها اعلام کرده که مذاکره مستقیم تحت فشار حداکثری را نمیپذیرد و به گفته عباس عراقچی، «سیاست ما عدم مذاکره مستقیم در سایه تهدید است.» این موضع، که با انتخاب عمان به عنوان میانجی تقویت شد، نشان میدهد که ترامپ ناچار به پذیرش مذاکرات غیرمستقیم شده است، چیزی که با ادعاهای اولیه او مبنی بر مذاکرات مستقیم در تضاد است.
پیشبینی مذاکرات عمان: خواستهها و درخواستهای ترامپ
مذاکرات غیرمستقیم در عمان، عرصهای خواهد بود که ترامپ خواستههای خود را به آزمون میگذارد. بر اساس اظهارات او و تحلیلهای موجود، سه محور اصلی در درخواستهایش قابل پیشبینی است.
نخست، او به دنبال توقف کامل غنیسازی اورانیوم در سطوح بالا (بالای ۶۰ درصد) خواهد بود. او در دیدار با نتانیاهو تأکید کرد که «ایران نباید به سلاح هستهای نزدیک شود»، و این نشان میدهد که کاهش ذخایر اورانیوم و توقف فعالیتهای پیشرفته هستهای از اولویتهای اوست.
دوم، ترامپ احتمالاً خواستار نظارت گستردهتر آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواهد شد، از جمله دسترسی بدون محدودیت به تأسیسات نظامی ایران. او در دوره اول خود در سال ۱۳۹۷، از عدم دسترسی به این تأسیسات انتقاد کرده بود و این بار نیز به گفته نیویورک تایمز، تیم او به دنبال «برنامه راستیآزمایی کامل» است. این خواسته، که برای ایران حساسیتبرانگیز است، میتواند به تنش در مذاکرات منجر شود.
سوم، او احتمالاً محدودیتهایی بر برنامه موشکی ایران و حمایت از گروههای محور مقاومت مانند حزبالله و حوثیها را مطرح خواهد کرد. در ۴ اسفند ۱۴۰۳، او در انبیسی گفت: «ما باید جلوی حمایت ایران از تروریسم را بگیریم.» این درخواست، که فراتر از مسائل هستهای است، نشاندهنده تمایل او به یک توافق جامعتر است، اما ایران بارها اعلام کرده که برنامه موشکیاش غیرقابل مذاکره است.
نوع توافقی که ترامپ به دنبال آن است
ترامپ به دنبال توافقی است که هم از نظر سیاسی برای او اعتبار بیاورد و هم از نظر استراتژیک، ایران را مهار کند. او در اظهاراتش بارها به «توافق بزرگ» اشاره کرده که از برجام متفاوت باشد. او احتمالاً پیشنهاد رفع بخشی از تحریمها را مطرح خواهد کرد، اما نه به طور کامل، تا اهرم فشار را حفظ کند.
در همین حال ناظران سیاسی می گویند این توافق، به «معامله قرن» شبیه است و باید برای متحدان آمریکا مانند اسرائیل و عربستان نیز قابل قبول باشد. ترامپ در ۱۶ بهمن ۱۴۰۳ گفت: «میخواهم خاورمیانه را آرام کنم»، و این نشان میدهد که او به دنبال توافقی است که تنشهای منطقهای را به قیمت محدود کردن شدید ایران کاهش دهد.
معاملهگر در برابر آزمون ایران
اظهارات دونالد ترامپ از دی ۱۴۰۳ تا فروردین ۱۴۰۴ نشاندهنده رویکردی دوگانه است: فشار حداکثری برای وادار کردن ایران به مذاکره و پیشنهاد یک توافق بزرگ برای کسب اعتبار سیاسی. ناظران سیاسی معتقدند ترامپ در مذاکرات عمان به دنبال توقف برنامه هستهای، نظارت گسترده، و محدود کردن موشکها و محور مقاومت در خاورمیانه خواهد بود، در حالی که با رفع نسبی تحریمها، ایران را به پذیرش ترغیب میکند. اما موفقیت او به انعطافپذیری ایران، همکاری عمان، و مدیریت فشارهای اسرائیل بستگی دارد. آیا این مذاکرات به «جشن بزرگ خاورمیانه» منجر خواهد شد یا به تهدید بمباران؟ آنچه مسلم است، این است که ترامپ بار دیگر خود را در برابر آزمونی بزرگ قرار داده است: معامله با ایران!
۲۱۳۳۱۵