عباس عبدی: پزشکیان نقطه اصلی وفاق و چارچوبش را باید با رهبری حل کند/ سیستم سیاسی اگر بخواهد گروه‌های فشار را یک روزه جمع می کند

عباس عبدی در «کافه خبر» آرکا نیوز گفت: آیا سیستم سیاسی خود را تغییر می‌دهد یا نه؟ جواب صددرصدی برایش ندارم. ولی می‌توانم بگویم که هرکدام از ما می‌توانیم کمک کنیم تا تغییر سیاسی برایش کم هزینه و با دردسر کمتری باشد. فاطمه استیری: «۱۴۰۴، سال سختی برای ایران و دولت پزشکیان است» جمله ای که این روزها به ..

عباس عبدی در «کافه خبر» آرکا نیوز گفت: آیا سیستم سیاسی خود را تغییر می‌دهد یا نه؟ جواب صددرصدی برایش ندارم. ولی می‌توانم بگویم که هرکدام از ما می‌توانیم کمک کنیم تا تغییر سیاسی برایش کم هزینه و با دردسر کمتری باشد.

فاطمه استیری: «۱۴۰۴، سال سختی برای ایران و دولت پزشکیان است» جمله ای که این روزها به کرات از سوی تحلیلگران اقتصادی و سیاسی شنیده می شود اما واقعیت چیست؟

عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح طلب در «کافه خبر» خبرگزاری آرکا نیوز تاکید دارد اگر ساختار سیاسی به دنبال تغییرات و اصلاحات باشد باید اعتماد مردم را جلب کند والا مردم تن به هیچ تغییراتی نمی دهند. او گفت؛ « سوال این است که آیا سیستم سیاسی خود را تغییر می‌دهد یا نه؟ جواب صددرصدی برایش ندارم. ولی می‌توانم بگویم که هرکدام از ما می‌توانیم کمک کنیم تا تغییر سیاسی برایش کم هزینه و با دردسر کمتری باشد. اگر تغییر داد، فبها. اگر تغییر نداد، خودش تصمیم می‌گیرد مسیری را برود که عاقبت ندارد.»

از عباس عبدی درباره موضوع وفاق و گروه های فشار نیز پرسیدیم و او گفت؛«پزشکیان نقطه اصلی وفاق و چهارچوبش را باید با رهبری حل کند و به این افراد نباید اهمیت دهد. آن جا باید مسئله را حل کند. »

مشروح این گفتگو در ایام نوروز منتشر شد، بخش هایی از گفتگو با عباس عبدی را بخوانید؛

********

*آقای عبدی! در چند ماه اخیر، خیلی شنیده می‌شود که ۱۴۰۴ چه در بعد اقتصادی و چه در سیاست خارجی، سال سختی است. گفته می‌شود که دولت و کلان نظام باید به سمت اصلاحات سخت در اقتصاد، سیاست داخلی و خارجی و …حرکت کند. آیا آقای پزشکیان و حاکمیت، به سمت اصلاحات سخت خواهد رفت؟ این اصلاحات سخت یک سرمایه اجتماعی می‌خواهد. این مردم کنار حاکمیت برای اصلاحات سخت هستند؟

اولین نکته این است که باید اعتماد مردم جلب شود. اگر اعتماد جلب نشود، مردم به هیچ تغییراتی تن نمی‌دهند. اولا وقتی گفته می‌شود این سیستم سیاسی نیازمند اصلاحات است، یک اجماع در آن وجود دارد. چه موافق چه مخالف درون دولت این را می‌دانند. ولی این سیستم سیاسی ما در شرایط کنونی قادر به تصمیم گرفتن در زمینه‌های جدی نیست.

دو علت دارد؛ اول اینکه فکر می‌کند اگر این تصمیمات را بگیرد، عوارضی برایش دارد که برای خود سیستم خطرناک است. مثلا فکر می‌کند که اگر رسانه را آزاد کند یا قیمت انرژی را بالا ببرد، منافعی ممکن است برایش داشته باشد ولی می‌ترسد که منجر به اوضاع ۹۸ و شرایط دیگر شود. چون مردم به آن اعتماد ندارند.

سیستم سیاسی ایران، اعتماد مردم را ندارد

دوم؛ فکر می‌کند که پاسخ مثبت از مردم نمی‌گیرد، دلیلش هم بی اعتمادی تاریخی مردم به خود حکومت هست. در واقع سیستم سیاسی ایران، نه این که نتواند اعتماد مردم را جلب کند، بلکه کار خوب هم اگر بخواهد انجام دهد، لزوما مردم با او همراهی نمی‌کنند.

در جمعی بودم و در مورد جمعیت صحبت شد. آن جا بحثی شد که بدترین نسخه برای وضعیت جمعیت در ایران همین قانون جمعیت است. سیستم سیاسی ایران، اعتماد مردم را ندارد و مدام می‌گوید جمعیت را زیاد کنید. اگر مردم بخواهند بچه دار شوند، از لج این‌ها می‌گویند بچه دار نمی‌شویم. بچه بیاوریم که آمار این‌ها بالا برود؟‌ این کار را نمی‌کنیم. در حالی که این ملت همیشه فرزند می‌آورده، کم هم نبوده بلکه قابل توجه بوده است. این سیستم سیاسی دست روی هر چیزی بگذارد، تا وقتی نتواند اعتماد را جلب کند، کسی به درخواست‌هایش پاسخ مثبت نمی‌دهد.

ضمنا کارهایی که می‌تواند اعتماد را جلب کند را دوست ندارد. مثلا شما می‌خواهید قیمت انرژی را زیاد کنید و مردم اعتراض می‌کنند. این یک اقدام لازم است و حکومت هم دوست دارد این کار را کند. ولی این فایده ندارد. باید اعتماد مردم را جلب کنید. مردم می‌بینند همچنان ترکیب مجمع تشخیص، شورای نگهبان و …طوری است که ربط چندانی به مطالبات و نیازهای ملت ندارد.

با این قانون حجاب، این رسانه و …نمی تواند اعتماد مردم را جلب کرد

یا با این قانون حجاب و پوشش نمی‌توان کاری کرد. با این رسانه و تلویزیون ایران نمی‌توان اعتماد مردم را جلب کرد. پس ابتدا آن‌ها را باید تغییر داد. اما حاکمیت آن‌ها را هم نمی‌خواهد تغییر دهد. بنابراین دولت به وضعیتی بدی دچار شده است که تنش درون ساختاری هم به عنوان عامل بعدی اجازه نمی‌دهد موفقیتی پیدا کند. ببینید اگر الان بخواهیم این میز را جابجا کنیم می‌توانیم. دو نفر کافی است. ولی اگر شما میز را سمت خود و من سمت خود بکشم، این میز تکان نمی‌خورد. درون سیستم سیاسی ایران یک نوع عدم انسجام شدید و در جهت خنثی کردن یکدیگر وجود دارد که سیستم سیاسی کوشش نمی کند آن را از بین ببرد.
امید ما به این انتخابات این بود که سیستم سیاسی به نتیجه ای رسیده است که حدی از انسجام را در چهارچوب رویکردهای آقای پزشکیان بپذیرد که آن را نپذیرفت.

مثلا در موضوع حجاب همه اعتراضات درمورد قانونی است که نه اسلامی است نه اخلاقی. قابل اجرا هم نیست. اما این وضعیت در کشور درست شده است.، بنابراین قادر نیستند تصمیم گیری اساسی برای اصلاحات سیاسی و اقتصادی انجام دهند.

سیستم سیاسی دارد هزینه حمایت از گروه های فشار را پرداخت می کند

*یعنی این گروه فشاری که داخل سیستم است، قدرتش آنقدر زیاد است که مانع هر اصلاحی می‌شود.

بحث قدرت نیست. اگر سیستم سیاسی بخواهد، می‌تواند این‌ها را یک روزه جمع کند. ولی نمی‌خواهد. چون این شمشیری بوده است که از نیام بیرون کشیده شده است و حالا نمی‌تواند غلافش کند. فکر می‌کند اگر این‌ها را بزند، بقیه هم سیستم سیاسی را می‌زنند و این‌ها هستند که پای کارش هستند.

بنابراین دارد هزینه حمایت آن‌ها را پرداخت می‌کند و نمی‌داند هزینه ای را پرداخت می‌کند که ممکن است به نابودی منجر شود. معتاد هم مواد مصرف می‌کند، برای این است که آرامش داشته باشد و دردش کم شود. ولی نمی‌داند همین او را به سمت نابودی می‌برد. باید تصمیم بگیرد و ترکش کند و برای ترک آن، مدت زیادی تحمل سختی کند. ولی اطمینان داشته باشد که در آینده، ترک کرده و یک زندگی سالم دارد.

حکومت ایران باید خود را از شر این نوع وابستگی هایش به نیروهایی که هیچ مبنای اخلاقی و عقلی و حتی دینی ندارند خلاص کند و در مسیر عقلانیت و مبتنی بر حمایت مردم قرار دهد. این کار حتما درد دارد، ولی بعد از مدتی تحمل درد می‌شود امیدوار بود که زندگی سالمی داشته باشد.

عباس عبدی: پزشکیان نقطه اصلی وفاق و چارچوبش را باید با رهبری حل کند/ سیستم سیاسی اگر بخواهد گروه‌های فشار را یک روزه جمع می کند

*چیزی که تصویر می کنید بعید است در ۱۴۰۴ رخ دهد.

درمورد بعید بودن یا نبودنش نمی‌خواهم صحبت کنم. در سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ گفتم که بدون تغییرات اساسی، امکان ندارد بتوانیم از سال ۱۴۰۳ عبور کنیم. سقوط بالگرد به هر دلیلی که بوده است بخشی از این تغییرات را ایجاد کرد. به نظرم سیستم سیاسی دوست داشت این تغییرات را انجام دهد. اگر دوست نداشت خیلی کار نابخردانه ای بود که اجازه داد پزشکیان بیاید. چون مشخص بود که او رای می‌آورد و مردم به او جواب مثبت می‌دهند. بنابراین باید ادامه اش را می‌پذیرفت.

سیستم سیاسی ایران نیازمند تغییر رویکرد است

ولی در ادامه راه، یا به دلیل مخالفت‌های هوادارانش یا ترس خود یا هر دلیل دیگر و اتفاقاتی که در این فاصله رخ داد و همینطور درگیری با اسراییل و شکست‌های منطقه ای و… شاید از اجرای این سیاست پشیمان شده باشد. اگر پشیمان شده باشد، این بحران تداوم پیدا می‌کند. تمام ناترازی‌ها در حال تشدید است. آب شرب هم به آن اضافه شد و مطمئنم ناترازی برق و گاز هم کم نخواهد شد. حتی ناترازی‌های دیگر مانند ارز تشدید خواهد شد. بنابراین سیستم سیاسی ایران نیازمند تغییر رویکرد است. ولی این که احتمالش کم است یا زیاد است، باید توجه داشته باشید همینطور که جلو می‌رویم، بن بست بیشتر به چشم می‌آید.

این بن بستی که الان می‌بینیم را سه سال پیش خیلی‌ها نمی‌دیدند. می‌گفتند ما یک دولت اصولگرا و انقلابی درست می‌کنیم و همه چیز حل می‌شود. مشخص شد همه چیز به جای این که حل شود، بدتر می‌شود. بنابراین خود این بن بست به سیستم سیاسی فشار می‌آورد که در خودش تغییر ایجاد کند.

پس این یک نکته مثبت و امیدبخش است. سوال این است که آیا سیستم سیاسی خود را تغییر می‌دهد یا نه؟ جواب صددرصدی برایش ندارم. ولی می‌توانم بگویم که هرکدام از ما می‌توانیم کمک کنیم تا تغییر سیاسی برایش کم هزینه و با دردسر کمتری باشد. اگر تغییر داد، فبها. اگر تغییر نداد، خودش تصمیم می‌گیرد مسیری را برود که عاقبت ندارد.

در سیاست داخلی و خارجی، کوتاه آمدن وجود ندارد، معنی ندارد

*به گروهی اشاره کردید که مانند یک شمشیر از غلاف درآمده و نمی‌توانند آن را داخل غلاف بگذارند. سوال این است که چرا آقای پزشکیان با این‌ها همراه می‌شود. ایشان بیشتر از این که کمک به تغییر کنند، به این طیف باج می‌دهند تا این گروه را ساکت کنند اما این گروه ساکت نمی‌شوند و جلو می‌آیند.

به نظرم آقای پزشکیان خیلی به این موضوع اخلاقی نگاه می‌کند. ممکن است در زندگی خانوادگی و شخصی، با دوستان خود کوتاه بیایید و آن‌ها را در محذورات اخلاقی قرار دهید و آن‌ها کوتاه بیایند. این مسئله را در زندگی شخصی داریم. ولی در زندگی سیاسی، کوتاه آمدن وجود ندارد. هم سیاست داخلی و بدتر از آن در سیاست خارجی، کوتاه آمدن به این معنی وجود ندارد.

پس آیا باید جنگ شود؟ خیر – باید بر اساس قدرت، قانون و گفتگو کار دنبال شود. یعنی در سیاست داخلی، من شخصا معتقدم که وفاق شعار بسیار مهمی است. اما یک شعار سیاسی است، نه یک شعار اخلاقی. وفاق در خانه، یعنی وفاق پدر با فرزند و همسر با همسر، یک شیوه است و در حوزه سیاست شیوه دیگری دارد. در حوزه سیاست، اگر یک نفر را در کابینه می‌آورید، باید مشخص باشد که چه تعهدی را می‌پذیرد؟ آیا انجام می‌دهد یا نه؟ عین کابینه‌های ائتلافی غرب که این چیزها مشخص است.

آقای پزشکیان نقطه اصلی وفاق و چارچوبش را باید با رهبری حل کند

اما این جا به فرد می‌گویند بیا و آن فرد فکر می‌کند که حقی داشته است که حضورش را پذیرفته‌اند و دو قدم دیگر هم می‌خواهد. به نظرم آقای پزشکیان، وفاق را یک مفهوم اخلاقی و تربیتی تعریف می‌کند که همه باهم باشیم. عیبی ندارد همه باهم باشیم. ولی باید در چهارچوب سیاسی و بر اساس موازنه قدرت باشد و بر این اساس باشد که طرف مقابل بفهمد که اگر وفاق نشود، من هم زیر وفاق می‌زنم.

باید طرف مقابل همیشه این را بداند. نکته دیگر این که به نظرم آقای پزشکیان آن نقطه اصلی را گم کرده است. نقطه اصلی وفاق و چهارچوبش را باید با رهبری حل کند و به این افراد نباید اهمیت دهد. آن جا باید مسئله را حل کند.

۲۷۲۷

لینک کوتاه خبر:

https://arkanews.in/?p=15950

admin

admin

من از سال 1388 با دنیای وب آشنا شدم و علاقه زیادی به مباحث فناوری، برنامه نویسی و حوزه های تکنولوژی دارم.

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

تصویر روز:

پیشنهادی: